بازار تهران؛ حفظ هويت ملي و تاريخي

بازار تهران - حفظ هویت ملی و تاریخی ایران

اگر نشاني از زيبايي معماري بازار تهران به جا مانده باشد، در شلوغي سرسام‌آور آن گم شده است. جعفر شهري در تهران قديم مي‌آورد که در گذشته به بازار بزازها، بازار«بدذات‌ها» مي‌گفتند، زيرا فروشندگان آن پابند هيچ آييني نبودند و اگر کسي جنسي به يک‌چهارم بها هم مي‌خريد، باز سرش کلاه مي‌رفت!‏‎

‎ولي برخلاف گفته جعفرشهري، امروز بيشتر مردم تهران - براي ارزاني جنس‌هاي همين بازار- حتي براي خريد يک ليوان از آن سوي شهر به اين‌جا مي‌آيند، که همين کار، سبب شلوغي بيش از اندازه اين مکان تاريخي شده است.

خيابان‌هاي مولوي و خيام، بازار تهران را در بر گرفته‌اند. انگار اين مکان تاريخي با راهروهاي هزارتو، طاق ضربي، هواکش‌هاي سنتي و سفالينه‌هاي ايراني، با نام اين دو کهن مرد پارسي‌گوي، گره خورده است تا پيشينه ديرين خود را گوشزد کند.

اما از آن‌همه زيبايي گذشته بازار بزرگ تهران، تنها بافت سنتي چند نقطه مانند سردر بازار و تيمچه‌ها خودنمايي مي‌کنند. ويژگي معماري بازار بزرگ به همراه آدمهايش ناپديد شده است، همان‌گونه که راه‌رفتن خرامان لوطي‌صالح با کلاه کج و دکمه باز پيراهن و دست بر قمه از بين رفته است، از زمستان‌هاي گرم و دلچسب و نيز تابستان‌هاي خنک و دلپذير بازار بزرگ هم خبري نيست. ‏



اثر ملي

از مهندس فريبا پيرابراهيمي، کارشناس معماري تاريخي در باره چگونگي پيدايش بازار تهران مي‌پرسم. او پاسخ مي‌دهد: شايد طرح ساخت بازار، نخست به فکر شاه‌طهماسب رسيد، ولي کسي که کار را تکميل کرد، آقامحمدخان قاجار بود. در دوره صفوي، ‏باروهاي تهران(روستاي پرچنار شهر ري) بالا رفت و کم‌کم ساخت بازار بزرگ آغاز شد. ‏

او مي‌افزايد: سر توماس هربرت(دوره صفويه) در سفرنامه خود از بازارهاي بدون سقف گفته است. شايد بازار بزرگ تهران نيز در دوره صفويه به وجود آمد و در دوره محمدشاه قاجار و ناصرالدين‌شاه داراي سقف شد. بنابراين مي‌توان گفت شاه طهماسب صفوي، معمار نبود، اما انگار خشت نخستين بازار تهران را او نهاد. سپس در دوره قاجار، سراهاي لباف‌ها، كرجي‌دوزها، سراج‌ها و نعلچي‌ها پديد آمد و رسته‌ها گسترش يافت. ‏به گفته پيرابراهيمي، اين بازار 110هکتاري در شمار آثار ملي کشور است. گذر لوطي صالح و چهار بازارچه دويست‌ساله لباف‌ها، کرجي‌دوزها، سراج (بافنده)ها و نعلچي‌ها از پرپيشينه‌ترين بخش‌هاي بازار تهران است.

ابراهيمي بر اين باور است که ريشه واژه بازار در فرهنگ پهلوي است: منطقه‌اي در گيلان به نام واجارگاه خوانده مي‌شود که همان واژه بازار است. ساخت بازارهاي بزرگ، ابتکار ايرانيان نيست، بازارهايي وجود دارد که پيشينه‌اش به چندهزارسال پيش از زادروز مسيح بر مي‌گردد.

به گفته او، کنت دوگوبينو و اورسل جهانگردان دوره قاجار، از بازار بزرگ تهران شگفت‌زده شده بودند و در سفرنامه‌هاي خود مي‌نويسند: اين بازار، خود به تنهايي مانند يک شهر بزرگ بيست وپنج هزار نفره است. در آن درويش‌ها را مي‌بيني که از ماجراهاي سفر خود مي‌گويند و نيز جارچي‌هاي حکومتي و شاهنامه‌خوانان را که باد به گلو انداخته‌اند. در بازار هم آدم‌هاي سياسي و شاهزاده افغاني و هم اشراف قاجار ديده مي‌شوند. بازار بزرگ هم محل خريد و هم محل پخش اخبار، شايعه، دروغ و يک‌کلاغ چهل‌کلاغ کردن است.

آيا بازار تهران، اهميتي دارد؟ پير ابراهيمي به اين پرسش، پاسخ آري مي‌دهد: نماد بازار بزرگ، تنها اقتصادي نيست، بلكه پاره‌اي از ميراث فرهنگي و نشانه‌اي از تمدن ايران است. اين بازار بخشي از هويت ملي است كه بر پايه معماري سنتي و با مصالح ويژه ساخته شده است.



پاشنه آشيل بازار تهران

‌سراي بوعلي(فرش)،‌ سراي مفيد و بازرگان(پارچه)،‌ پله نوروزخان(نوشت‌افزار) و بازار سلطان(خرازها) پاشنه آشيـل بازار بزرگ به شمار مي‌روند و آسيب پذيري آن‌ها بيش از جاهاي ديگر است.‏

کارشناس معماري تاريخي - فريبا پيرابراهيمي- در باره آسيب‌شناسي بازار تهران مي‌گويد: افزايش جمعيت و گسترش شتابان تهران، معماري سنتي بازار را دستخوش آشفتگي کرده و تناسب بخش‌هاي گوناگون آن را به هم ريخته است.

وي مي‌افزايد: بازار خندق(شترگلو)ناپديد شده است. ‏ بافت تاريخي ارزشمند بازار تهران، قرباني سودجويي‌ها شده است. راسته‌ها از ميان رفته است و ديگر مکان‌هايي مانند بازار مسگرها، بازار مرغي‌ها و بازار توتون‌ را نمي‌توان يافت. برخي جاها مانند بازار حلبي‌ساز‌ها و زرگرها کوچک شده است. مقصر کيست؟ تقصير را فقط مي‌توان به پاي چيرگي سرمايه و انديشه‌اي نهاد که خواهان بهره‌برداري صرف تجاري از اين مکان است. ‏

او افزون بر اين که عملکرد شهرداري را در پاساژسازي در راستاي ناپديدشدن هرچه بيشتر نمادهاي تاريخي بازار مي‌داند، معتقد است: خريد حياط‌ها و خانه‌هاي دور و بر و ساخت پاساژ، فضاي بازار را خفه‌تر کرده است. پاساژسازي مگر به هرچه شلوغ‌تر شدن بازار و گم‌شدگي ارزش تاريخي آن، سرانجام ديگري ندارد و با گذشت زمان، ساختار تاريخي از بين خواهد رفت. در يک کشور خارجي که تحصيل مي‌کردم نه که کسي مجاز نبود در دور و بَر مکان‌هاي تاريخي، ساخت‌وساز کند، بلکه در درون محوطه نيز اجازه گسترش و توسعه حتي يک متر به سبک و سياق معماري قديم را نداشتند و معتقد بودند که اصل بنا از اصالت خواهد افتاد. ‏



بستن راه در بازار

دامنه آتش در بازار تهران، يک آتش‌سوزي معمولي نيست. اين آتش به فرهنگ و معماري كهن ايراني سرايت مي‌کند و به آهستگي آن را از بين مي‌برد. هنگامي که در بازار تهران، آتش در مي‌گيرد، همه راه‌ها را مي‌بندد، در حالي که مسئولين بايد تاکنون با تدبير و دورانديشي خود، راه را بر آتش مي‌بستند.

در دالان هاي پيچاپيچ و تنگ بازار بزرگ، هزاران تيمچه و مغازه جاي گرفته است که بيشترين آن‌ها از کمترين ابزارهاي ايمني مدرن برخوردارند. تنها جرقه‌اي کافي است تا آتش‌فشاني از اين مرکز تجاري خاموش، سر باز کند و بخش ديگري را به نابودي بکشاند.‏

سراهاي اين مکان تاريخي تا کنون چندين‌بار قرباني شعله‌هاي آتش شده است.

مهندس حميد سيروس‌پور، کارشناس معماري شهري در اين باره مي‌گويد: امروز مهندسان در ساختار شهرک‌ها و پاساژهاي بزرگ، اهميت ويژه‌اي به ضدزلزله بودن، آتش‌نشاني و بهداري و ابزارهاي ايمني مدرن مي‌دهند، اما در بناسازي قديم كمتر به اين گزاره‌ها توجه مي‌شد.

او بر اين باور است که بازار بزرگ هفت هزار نفر ساكن دايمي دارد و روزي چهارصد هزار رهگذر و خريدار در آن، در حال آمد وشد هستند که در برخي مناسبت‌ها به يك ميليون نفر مي‌رسد، در حالي که بازار تهران، فقط براي 50 هزار نفر ساخته شده است. گذرگاه هاي تنگ و باريک و تنيدگي رهگذران و وسايل، هنگام بروز آتش، ناخواسته راه را بر آتش‌نشانان مي‌بندد.

وي مي‌افزايد: اين در حالي است که لوله‌کشي گاز و ابزارهاي ايمني و برق و تلفن اين بناي تاريخي دچار مشکل است. سليقه شخصي مالكان خصوصي، پديده عجيبي از شبكه‌هاي نااستاندارد و سيم‌کشي نامنظم و روكار برق و لوله‌کشي غير فني گاز به وجود آورده است. كابل‌ها از لاي كركره‌ها و جنس‌ها گذر داده شده است. در فصل گرما و افزايش استفاده از وسايل خنك‌‌ساز برقي، حجم آتش برآمده از سيم‌كشي‌هاي غيراستاندارد را دوچندان مي‌كند.

اين کارشناس شهري معتقد است: در دل تاريخ، خاکستر بازارهاي زيادي را مي‌توان يافت که با درگرفتن آتش‌ بر اثر جنگ يا انتقام‌جويي، نابود شده‌اند. هربار آتش با خشم خود در بازار بزرگ، بخش‌هايي از بافت قديمي را به ويرانه‌هاي قبلي مي‌افزايد. سازوکارهاي کهنه مغازه‌داران و تيمچه‌چي‌ها، سبب انباشت کالاها شده است. جنس‌هايي مانند فرش، ‌مواد شيميايي کفش، تينر، چسب، کاغذ و پارچه مانند فتيله و سوخت آتش هستند. استفاده از لامپ‌هاي التهابي پروژكتوري ويترين‌ها نيز دامن‌زننده آتش است. اين در حالي است که تيمچه‌داران آموزش نديده‌اند، هواكشي در کار نيست و به اندازه کافي کپسول‌هاي ضدآتش وجود ندارد. ‏



انفجار جمعيت

«بازار تهران براي جمعيت سال‌هاي پاياني حكومت قاجارها طراحي شده است نه براي پايتخت ده ميليون نفري کنوني و نه به عنوان يك بارانداز و مكان ذخيره كالا!»

مهندس حميد سيروس پور با بيان بند بالا مي‌گويد: در مورد آموزش نکات ايمني به بازاريان، کوتاهي شده است. کوتاهي مسئولان شهري در اجباري‌کردن شناسنامه ايمني پذيرفتني نيست، فقط نيمي از تيمچه‌ها داراي شناسنامه ايمني هستند. وجود چيلرهاي گازي دوکاره، يکي از دلايل گسترش آتش در بازار پتوفروش‌ها بوده است.

اكنون بازار تهران بسيار فراتر از ظرفيت خود، انباشته از وسايلي شده است كه آن را مانند آتش‌فشان خاموش کرده است. انبارسازي ‌چرم، پتو، کارتن، چوب و پلي‌اتيلن در كنار سقف‌هاي چوبي تيمچه‌ها، سيم‌كشي‌هاي خطرناک و انشعابات گاز، يادآور پيشامدهاي تلخي است که تاکنون بارها رخ داده است. با اين وضع، بسياري از مالکان، مغازه و حجره خود را به بهاي هنگفت اجاره داده‌اند و هر شش‌ماه يک‌بار، اجاره خود را دريافت مي‌کنند و از مسئوليت‌پذيري در مورد حوادث، شانه خالي مي‌کنند.

فريبا پيرابراهيمي نيز با اشاره به بافت فرسوده بازار تهران مي‌گويد: هر چيزي به مرور فرسايش مي‌يابد و يا نياز به سازگاري با زمانه خود دارد و بايد با حفظ اصالت، تغيير کند كه بازار بزرگ نيز به کنار از اين فرايند محتوم نيست. اما پس از دويست‌سال، راه‌هاي ورودي بازار هيچ‌گونه تغييري نکرده است. امکان ورود خودروهاي آتش‌نشاني به کوچه‌هاي تنگ و خفه آن وجود ندارد. با حضور اين همه رهگذر در بازار تهران، تصور اين که آتش‌نشانان بتوانند خود را به محل حادثه برسانند، بسيار سخت است.

حميد سيــروس‌پـــور، کارشناس معماري شهري نيز با بيان اين نکته که بازار تهران در دهه 80 به ميزان 25 درصد گسترش يافته است مي‌گويد: در حالي که امكانات اندک بازار مربوط به دوره قاجار است و توسعه يگانه ايستگاه آتش‌نشاني آن متوقف است و جايي براي استقرار ده دستگاه ماشين آتش‌نشاني خريداري‌شده نيست. بازار بزرگ دست کم به ده پايگاه آتش‌نشاني نياز دارد، در حالي که فقط يک ايستگاه آتش نشاني در آن مستقر شده است. ‏

قلمروي بازار تهران ـ از مالكيت گرفته تا بازسازي بافت ـ دچار پيچيدگي بغرنجي است. بخش‌هايي از ساختار آن قابل نگهداري و مرمت است و بخش ديگر آن در شمار شناسنامه شهر تهران است. ‏

به گفته فريبا پيرابراهيمي، مغازه‌داران و تيمچه‌چي‌ها، بارها از شهرداري تهران خواسته‌اند تا ساخت مکان مناسبي را براي جايگزيني مکان کنوني بازار آغاز کنند، ولي تاکنون، گامي در اين راه برداشته نشده است. پس چکار بايد کرد؟ کمترين کاري که در اين مورد و فعلا مي‌توان انجام داد، اين است که شيوه‌هاي رايانه‌اي جايگزين روش‌هاي سنتي شود و تيمچه‌ها و مغازه‌ها در بازار بزرگ، فقط عرضه کننده باشند و نه فروشنده و تحويل دهنده کالا؛ و همه کالاها و جنس‌ها به خارج شهر و به يک انبار بزرگ داراي امکانات ايمني منتقل شود.

پير ابراهيمي، يگانه راه نجات اين‌پاره تاريخي را موزه‌شدن آن مي‌داند و مي‌افزايد: همان‌طور که بازار وكيل شيراز، نماد گردشگري آن شهر شده است، بازار تهران نيز بايد يک جاذبه گردشگري صرف باشد. در حالي که اکنون يك مكان قديمي و ناب در قلب تهران، در حد يك مركز خريد و فروش اجناس معمولي است، حال آن که اين دادوستد در هرجاي ديگري مگر بازار بزرگ نيز انجام‌پذير است. اگر همه بپذيرند که به مکان ديگري منتقل شوند، کسي زيان نمي‌بيند در حالي که اکنون کشور با از دست دادن يک مکان تاريخي دويست ساله در حال زيان‌ديدن است.‏



زمان بازسازي و ساماندهي بازار

به گفته فريبا پيرابراهيمي، حتي اگر قرار باشد، خريدوفروش اجناس به جاي ديگري انتقال يابد، باز ايمن‌سازي نخستين نياز کنوني بازار بزرگ است. به گفته او، البته چندسال پيش لوله‌هاي آبرساني در بخش‌هايي از بازار نصب شد که شيرهايش به سبب مورد استفاده قرارنگرفتن، پوسيده است.

فريبا پيرابراهيمي با گوشزد اين نکته که بازار تهران به جاي ساخت‌وسازهاي جديد، نياز به مرمت و مجهزشدن به ابزارهاي ايمني و لوله‌کشي گاز دارد، مي‌گويد: عمليات سامان‌دهي نيز بايد شتاب بيشتري به خود بگيرد و سليقه‌هاي شخصي در گرداندن امور بازار بايد به کناري نهاده شود، چون امروز برخلاف گذشته تنها مديريت مبتني بر دانش روز کارگشاست.

به باور او در دوره مدرن، همه امور تخصصي و پيچيده شده است و در هيچ جاي دنيا يک مکان قديمي، به دليل کهن‌بودن، با مديريت قديمي اداره نمي‌شود، چون جواب نمي‌دهد و در نهايت به نابودي بنا خواهد انجاميد.

وي مي‌افزايد: تصويب طرح جامع بازار، راهکار مناسبي براي کاهش خسارات احتمالي بر آمده از حوادث است. طرح حفاظت، ايمن‌سازي و ارتقاي بازار تهران در شوراي اسلامي شهر تهران به تصويب رسيده و شهرداري موظف شده است طرح‌هاي ايمني را ارائه کند. همچنين شوراي شهر مصوبه‌ ديگري مبني بر خروج انبارهاي مواد شيميايي در منطقه بازار تصويب کرده که اجرايي نشده است. ‏

ع ـ درويشي